جدول جو
جدول جو

معنی کارشکنی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

کارشکنی کردن
(یَ شِ کَ تَ)
بهتان زدن و افترا زدن و رسوا کردن و مانع شدن از پیشرفت کار. (ناظم الاطباء). مانعها بچاره و حیله برای پیش نرفتن کار کسی بکار بردن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کاریزکنی کردن
(رَ نَ تَ)
تقنیه. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
کار شکنی کردن
ممانعت کردن از پیشرفت کار، سخن چینی کردن نمامی کردن، بهتان زدن افترا زدن
فرهنگ لغت هوشیار